معنی بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن, معنی بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف پ دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن, معنی fxc;) gisتاjd، rzf تdcbاc lcbj، fا تdc dا bdclkplk lcbj، (fاpct , bsتi fgjb ]dxd، تdc ]cاy fcr، rzf bاc lcbj, معنی اصطلاح بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن, معادل بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن, بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن چی میشه؟, بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن یعنی چی؟, بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن synonym, بزرگ) لهستانی، قطب تیردار کردن، با تیر یا دیرکمحکم کردن، (باحرف , دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن definition,